```

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    تو این همه مدت که دارم با آقای x کار میکنم، خیلی کم پیش اومده که با هم بریم کل سالنای تولیدو نگاه بندازیم....ینی خودم تنها و خودش تنها، شده ولی باهم نه....شاید کلا ۱ بار قبل از این اتفاق افتاده...سالن خودم چرا....هر دوشنبه نوبت سالن منه که آقای x بیاد و باهم چک کنیم همه چیزو و کامل در جریان کار من قرار بگیره....امروز دوباره این اتفاق افتاد که باهم برین همه ی سالنا...حس میکنم چون میدونه هم خودش داره میره و هم من، و فرصت کمه برای یادگرفتن ازش، داره برام وقت میذاره که خیالش راحت بشه همه چیزو گفته....میدونین که؟ خیلی مهربون و به فکره...امروز تو آسانسور بهم گفت خب....دوس داری از کدوم سالن شروع کنیم؟؟اسم یه سالنو گفتم که تو این مدت هیچ وقت پامو نذاشتم اونجا...چون آقای x اعتقاد داره اونجا فقط گیج ترم میکنه...ولی من همچنان کنجکاوم...شروع کرد به قهقهه زدن...گفت تو هنووووز داری به اونجا فک میکنی؟ اگه میگم نریم اونجا به خاطر خودت میگم..حتما یه چیزی میدونم دیگه...امروز نمیریم..ولی قول میدم قبل رفتنم ببرمت اونجا یه بار....خلاصه که از اولین سالن تو مسیرمون شروع کردیم....با یه ریز بینی و نکته سنجی خاصی، همه چیزو برام توضیح میداد...حتی چیزایی که بهم گفته بود رو دوباره باهام مرور کرد....هی بهم میگفت به همه جا با دقت نگاه کن...شاید من یادم بره...تو چشمت به چیزی خورد که نیاز به توضیح داشت بگو....رسیدیم به یه قسمت گفت اینجارو میبینی؟ با تعجب به نرده ها نگاه کردم گفتم بله...چطور؟گفت بیا از نزدیک ارتفاعو ببین....پایینو نگاه کردم ارتفاعش یه طوری بود انگار بالای یه ساختمون ۴ طبقه وایستادی....گفت چند سال پیش، اینجا نرده نداشت....من هی بهشون گفتم اینجا کارگر رفتو آمد میکنه..خطرناکه...یه ```...
    ما را در سایت ``` دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : donyayesaghua بازدید : 136 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 5:48